پایگاه مقاومت و انجمن اسلامی شهدای پارس خزر

اجتماعی،فرهنگی،سیاسی،اقتصادی

پایگاه مقاومت و انجمن اسلامی شهدای پارس خزر

اجتماعی،فرهنگی،سیاسی،اقتصادی

حضور ایرانی‌ها در ضدایرانی‌ها


از ۱۹۹۱ تا ۱۱۰۲ با وطن‌فروشان سینما
 
حضور ایرانی‌ها در ضدایرانی‌ها
از ۱۹۹۱ تا ۱۱۰۲ با وطن‌فروشان سینما
 
نظریه قدیمی می‌گوید تاریخ دارای چرخه است که هر چند وقت یک بار حوادث در آن تکرار می‌شود.


حدود ۲۲ سال پیش وقتی «بدون دخترم هرگز» اولین فیلم ضدایرانی بر اساس داستان زنی امریکایی به نام «بتی محمودی» با حضور بازیگرانی ایرانی چون فرزانه تأییدی و سودابه فرخ‌نیا در خاک ترکیه فیلمبرداری شد، کسی فکرش را نمی‌کرد که بعد از دو دهه ترکیه باز هم میزبان ساخت یک فیلم ضدایرانی دیگر باشد. 

فیلم‌هایی که رویکردشان سیاه نشان دادن اوضاع داخلی کشوری به نام ایران است که در آن انقلاب شده است و حکومت جدید به نام جمهوری اسلامی جایگزین رژیم سابقی شده که از دوستان غرب به شمار می‌رفت. تنها تفاوت این است که در سال ۱۹۹۱ کارگردانی امریکایی به نام برایان گیلبرت «بدون دخترم هرگز» را در استودیوی اسرائیلی ساخت و در سال ۲۰۱۱ بهمن قبادی کارگردان ایرانی «فصل‌‌کرگدن» را جلوی دوربین برد. همان طور که «بتی محمودی» ادعا کرده بود که داستانش، خاطرات واقعی از حوادث زندگی مشترکش با همسر ایرانی‌اش (دکتربزرگ محمودی) است، بهمن قبادی نیز مدعی است که «فصل کرگدن» را بر اساس اتفاقات زندگی دوست خانوادگی‌اش ساخته است. 

در فاصله این دو فیلم و حدود همان ۲۰ سال اختلاف زمانی که از داستان بتی محمودی تا قصه قبادی می‌گذرد، چند فیلم ضدایرانی دیگر نیز ساخته شد که متأسفانه در همه آنها رد پایی از برخی از هنرمندان ایرانی نیز دیده می‌شود. فیلم‌هایی چون «پرسپولیس»، «سنگسار ثریا»، «شرایط»، «آرگو»، «خانه‌ای از شن و مه»، «یک‌‌خانواده محترم»، «فصل کرگدن» و... در میان ایرانی‌هایی که در پروژه‌های سینمایی ضدایرانی حاضر شده‌اند، دو نگاه کاملاً متفاوت وجود دارد.
 
نگاه اول بازیگرانی چون فرزانه تأییدی، شهره آغداشلو، بهروز وثوقی و پرویز صیاد که اصولاً به خاطر ضدیت با جمهوری اسلامی جلای وطن کرده و از هر فعالیتی برای نشان دادن مخالفت خود با نظام اسلامی فروگذار نمی‌کنند تا کسانی مانند عبدالله اسکندری، کیهان کلهر، رفیع پیتز، مسعود بخشی و تورج اصلانی که همزمان با حضور در پروژه‌های ضدایرانی در داخل کشور هم فعالیت هنری داشته و همچنان نیز دارند. گروه اول تکلیف خود را با حکومت مشخص کردند و ابایی از اینکه خود را ضدانقلاب بخوانند، ندارند اما گروه دوم نیز افرادی هستند که درست معلوم نیست به چه خاطر در کنار فعالیت در داخل کشور دکان دو نبش باز کردند و به هیچ پیشنهادی جواب رد نمی‌دهند. 

کسانی هم مانند بهمن قبادی یا جعفر پناهی در این میان پیدا می‌شوند که با موج‌سواری و سوءاستفاده از شرایط همراهی با نظام تا وقتی اوضاع در داخل به نفعشان باشد، فیلم‌هایشان را با استفاده از حمایت‌های دولتی می‌سازند و هر وقت که مانعی برای کارشان پیدا شد، سریعاً کار را به فعالیت زیرزمینی و فرار از مملکت می‌کشانند. 

در این جمع هم هستند کسانی که در سینمای ایران نام و نشانی نداشته‌اند و اصلاً در داخل کشور فعالیت هنری شاخصی نداشته‌اند اما به دلیل ایجاد شرایط کاری، دوربین به دست گرفته و فیلمساز شده‌اند یا به دلیل اینکه ایرانی هستند و چهره‌شان برای نشان دادن ایرانی‌ها بهتر از بازیگران عرب یا ترک است با پیشنهاد‌های مالی ارزان‌قیمت سریعاً در فیلم‌های ضدایرانی نقش قبول می‌کنند؛ افرادی چون شیرین نشاط، مرجانه ساتراپی، مریم کشاورز، دو دختر بوشهری و سایر بازیگران ایرانی حاضر در فیلم شرایط یا تعداد زیاد بازیگران درجه سه و چهار ایرانی‌الاصل فیلم آرگو و... . جالب اینجاست که این افراد، همان‌طور که افراد فرقه رجوی حاضر نیستند به خیانت به وطن اعتراف کنند، کار خود را بری از آثار سوء بر ضد وطنشان می‌دانند. 

افرادی که ادعای میهن‌پرستانه دارند و در عمل به خلاف آن چیزی که می‌گویند عمل می‌کنند. برای این افراد باید معنای حب‌الوطن را دوباره معنا کرد. شاید برای آینده فعالیت سینمایی‌شان مفید باشد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد