آیتالله مصباح یزدی که یکی از اسلامشناسان و فلاسفه زبده عصر حاضر
میباشد و به حق لقب (مطهری زمان) را از رهبر معظم انقلاب دریافت کردهاند
در کتاب آذرخش کربلا که به موضوع کربلا و قیام سیدالشهدا اختصاص دارد بر
این عقیده است که یکی از مهمترین پرسشها درباره قیام عظیم و بینظیر
عاشورا پرسش از هدف سیدالشهدا(ع) از این حرکت است. ایشان سخنان امام
حسین(ع) را بهترین پاسخ برای این پرسش میداند، آنجایی که حضرت در وصیت خود
به برادرش محمد حنفیه میفرماید: (إنی لم أخرج أشراً ولا بطراً ولا ظالماً
و إنما خرجتُ لطلبِ الإصلاح فی أمة جدی و أن آمر بالمعروف و أنهی أن
المنکر) این چنین جناب مصباح یزدی دو هدف اصلاح امت و امربه معروف و نهی از
منکر را از مهمترین اهداف قیام امام حسین(ع) به شمار میآورد. ایشان در
توضیح و شرح هدف اول میفرماید: «مصداق اصلاح- که در وصیتنامه آن حضرت به
برادرش محمد حنفیه آمده- اجرای حدود الهی، تقسیم عادلانه بیتالمال مسلمین و
امکانات اقتصادی، اداری و قانونی میان همه مردم و مبارزه با تبعیضهای
قومی و حزبی و... بود، امام حسین(ع) قیام کرد تا این فسادها را براندازد.»
آیتالله مصباح در بخش دیگری از کلام خود واژه اصلاح را از جمله واژگانی
میداند که از زمانهای گذشته مورد سوءاستفاده و کاربرد ناصحیح قرار گرفته
است. ایشان معتقدند که در جامعه کنونی ما نیز افرادی هستند که ادعای
اصلاحطلبی دارند و میگویند که ما روشنفکر مذهبی هستیم در حالی که
نمیدانند مذهب چیست. این افراد معتقدند که دین به امور شخصی بازمیگردد نه
امور اجتماعی، دین، نه اقتصاد دارد، نه سیاست، نه به مسائل اجتماعی
میپردازد و نه به ارزشهای اخلاقی، همچنین این گروه بر این عقیدهاند که
احکام اسلام مناسب برای ۱۴۰۰ سال پیش است اما امروز شرایط تغییر کرده و
احکام اسلام نیز باید تغییر یابند. آیتالله مصباح در ادامه میفرماید:
حقیقت آن است که قرآن چنین اصلاحی را افساد میشمارد.
حال در باب هدف
دوم حرکت سیدالشهدا یعنی امر به معروف و نهی از منکر آقای مصباح بر این
عقیده است که مراد امام حسین(ع) از امر به معروف و نهی از منکر، که آن را
هدف خویش معرفی میکند معنای اصطلاحی فقهی نیست که یکی از شرایط آن، عدم
خوف ضرر است، زیرا امام به یقین میدانست که کشته خواهد شد. لذا منظور
سیدالشهدا معنای عام آن است. ایشان در ادامه سه مصداق برای امر به معروف و
نهی از منکر ذکر میکند که عبارت است از: تعلیم جاهل، تذکر و موعظه و
برخورد اجتماعی با توطئهها که آنگاه که دولت اسلامی و مردم مسلمان با
منکرات- به ویژه آنها که به کل جامعه اسلامی مربوط میشود- مقابله کردند
هدف تأمین میشود. البته گاه ممکن است شرایطی پیش آید که دولت اسلامی به
وظیفه خود عمل نمیکند و مسلمانان نیز وظیفهشناس نیستند و در انجام تکالیف
خود کوتاهی میورزند، شرایطی که دیگر نه با فعالیتهای تبلیغی و نه با پول
میتوان اقدامی انجام داد، همچنین جنگ و جهاد نیز سودی نمیبخشد، زیرا
جبهه حق طرفدار ندارد و قدرت و ثروت در دست باطل است. این شرایطی است که
بنا بر نظر آیتالله مصباح در دوران حکومت یزید بهوجود آمده بود، چنانچه
بخشی از فرمایش امام حسین(ع) در منی اشاره به این امر دارد که «من میترسم
اصل حق گم شود». به این ترتیب حضرت نگران وضعی بود که مردم نتوانند حق و
باطل را تمییز دهند و راهی برای تمییز حق از باطل وجود نداشته باشد.
آقای
مصباح در خاتمه و به عنوان نتیجه بحث میفرمایند: «در این موقعیت بهترین
اقدام همان کاری بود که امام حسین(ع) انجام داد، آن حضرت در جامعه اسلامی
چنان حرکتی بهوجود آورد که تا قیامت تأثیر آن برجای خواهد بود، لرزهای که
پدید آورد باقی خواهد ماند و باز نخواهد ایستاد. قیام سیدالشهدا واقعهای
است که نمیتوان آن را تحریف کرد و تفسیر غلطی از آن ارائه داد. تنها تفسیر
قیام حضرت این است که آنان گروهی پاکباز بودند که در راه خدا و برای احیای
دین جان خود و عزیزانشان را فدا کردند.»