چندی پیش خبری منتشر شد مبنی بر توافق ایران و آرژانتین برای تشکیل کمیته بینالمللی تحقیق در مورد "انفجار مرکز یهودیان آرژانتین" موسوم به "آمیا" که 19 سال پیش رخ داد. ایران و آرژانتین توافق کردهاند که برای تحقیق مشترک در مورد انفجار سال ۱۹۹۴ مرکز یهودیان در "بوینسآیرس" کمیسیونی تشکیل دهند از پنج قاضی مستقل که هیچ یک از آنها ایرانی یا آرژانتینی نخواهند بود.
دلیل خشم صهیونیستها از همکاری ایران و آرژانتین چیست؟
این توافق دو جانبه میان ایران و آرژانتین، موجب خشم مقامات رژیم صهیونیستی شد. برای مثال، روزنامه صهیونیستی "تایمز آو اسرائیل"، در این خصوص نوشت:" اسرائیل، از توافقی که بین آرژانتین و ایران برای انجام تحقیقات دو جانبه در خصوص حادثه بمبگذاری یک مرکز یهودیان در "بوینسآیرس"صورت گرفت، خشمگین است.
"انفجار آمیا" چه زمانی اتفاق افتاد؟
در تابستان سال ۱۹۹۴ میلادی، انفجاری مهیب و مرگبار مرکز شهر بوِیس آیرس پایتخت آرژانتین را لرزاند تا "کانون همیاری یهودیان" این کشور "آمیا" را منهدم ساخته و ۸۵ تن کشته و بیش از 300 زخمی برجای بگذارد. در تاریخ آرژانتین، رسیدگی به هیچ پرونده قضایی به اندازه پرونده انفجار آمیا به طول نینجامیده است. گفتنی است تاکنون بیش از یک هزار و دویست نفر برای ادای شهادت در مورد این پرونده به دادگاه احضار شدهاند.
واقعیت انفجار تروریستی آمیا چه بود؟
به گزارش خبرگزاری buenosairesherald، نیکولاس برنز وزیر امور خارجه سایه سابق آمریکا در سال 2009 در سفری به آرژانتین، نقش ایران در حملات تروریستی سالای 1992 و 1994 در آرژانتین را رد کرد.
به نوشته پایگاه تحلیلی Rehmat1، همانگونه که انتظار میرفت درست روز بعد از انفجار، یک تیم تحقیقاتی اسراییلی به بوینسآیرس رسید تا ردپای صهیونیستها در این حمله تروریستی را پاک کند.
یکی از قضات پیگیری این پرونده شخصی به نام قاضی گالیانو Juan Jose Galeano، بود که به خاطر گرفتن رشوه و ارائه اسناد جعلی علیه دیپلمات ایران از پرونده کنار گذاشته شد. عملکرد این قاضی آرژانتینی در تهیه پرونده ساختگی علیه جمهوری اسلامی ایران، پرداخت رشوه به کسانی که خود را شاهد این پرونده معرفی کردند و دیگر اقدامات وی در این خصوص موجب شد تا گالیانو توسط شورای عالی قضات آرژانتین از سمت خویش عزل و پروانه قضاوت وی نیز ابطال گردید.
خوان گالیانو در جریان بررسی پرونده، چندین نفر را وادار کرده بود تا با هویت مخفی به نفع ادعای وی مبنی بر دست داشتن ایران در وقوع انفجارها رأی دهند که از جمله آنها میتوان به یکی از وکلای مدافع پرونده آمیا و همچنین برخی ضد انقلاب و اعضای گروهک تروریستی منافین اشاره کرد.
گالیانو علاوه بر اینکه چهار افسر بیگناه آرژانتینی را بین 8 تا 10 سال در رابطه با پرونده آمیا در زندان نگه داشت، 400 هزار دلار رشوه به یک دلال اتومبیلهای سرقتی از سوی سرویس اطلاعاتی آرژانتین پرداخت کرد تا وی در دادگاه اعتراف کند یک دستگاه خودروی ون را در اختیار افراد حزبالله لبنان که از جانب ایران برای بمبگذاری مأموریت یافته بودند، قرار داده است.
برخی از مهمترین شهود و متهمان دخیل دراین پرونده که توسط قاضی گالیانو مورد بازجویی قرار گرفته و بعضی بازداشت شدند:
منوچهر معتمر(شاهد)
موضوع اتهام یا شهادت : مقامهای ایرانی را متهم کرد که در طراحی
عملیات نقش داشتهاند.
نتیجه تحقیقات بعدی : مدارک اختلاس و کلاهبرداری وی در پی تحقیقات آتی به
مقامهای قضایی آرژانتین ارائه گردید. وی پس از پناهندگی در آمریکا، به جرم سرقت از
یک فروشگاه دستگیر شد.
ابوالقاسم مصباحی (شاهد، معروف به شاهد C) ( عضو گروهک تروریستی منافقین)
موضوع اتهام یا شهادت : وی در جریان بازجویی قاضی از وی ادعا کرد که
ایران برای سرپوش گذاشتن بر مسئولیتش در انفجار، مبلغ ۱۰ میلیون دلار به دولت وقت آرژانتین پرداخت کرده است.
نتیجه تحقیقات بعدی : مصباحی در سال ۲۰۰۳ با ارسال نامهای به سازمان اطلاعات و امنیت آرژانتین، تمام ادعاهای
قبلی خود را انکار و اعلام کرد که بازجوییهایی که قاضی از وی به عمل آورده،
تماماً یک طرفه و مغرضانه بود و وی دراساس چنین مطالبی را بیان نکرده است.
کارلوس تجلدین Carlos Telleldín : (متهم و شاهد)
موضوع اتهام یا شهادت : یک آرژانتینی معاملهگر اتومبیل سرقتی بوده
است. وی مدعی شده بود که اتومبیل بمبگذاری شده متعلق به حزبالله را روبروی مرکز آمیا
پارک کرده است. وی افسران پلیس آرژانتین را نیز به مشارکت در عملیات متهم ساخت.
نتیجه تحقیقات بعدی : با بازجوییهای بعدی دستگاه قضایی آرژانتین، مشخص شده که او مبلغ ۴۰۰ هزار دلار رشوه از سازمان اطلاعات و امنیت آرژانتین بابت شهادت دروغ گرفته است. وی با حکم دادگاه علنی در سال ۲۰۰۴ از اتهام مشارکت در بمب گذاری تبرئه شد. تجلدین گفت که هنگام ادای شهادت به عنوان یک مظنون به خاطر بمبگذاری در مرکز آمیا تحت فشار بوده است .
آنا بوراگنی Ana Boragni (همسر کارلوس تجلدین) ، (متهم و شاهد)
نتیجه تحقیقات بعدی : در بازجویی به اخذ رشوه توسط شوهرش اعتراف کرد اما گفت که وی نمیدانسته آن وجه به خاطر رشوه است بلکه فکر میکرده به خاطر چاپ کتاب از سوی یک مؤسسه سوئدی است.
خوان خوزه ریبلی Juan José Ribelli (متهم )
موضوع اتهام یا شهادت: افسر پلیس که با حکم قاضی گالیانو از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴ به مدت ۸ سال در بازداشت به سر برد، ریبلی و تعداد دیگری از افسران پلیس از سوی کارلوس تجلدین راننده آرژانتینی به عنوان شریک در عملیات بمبگذاری معرفی شد.
نتیجه تحقیقات بعدی : وی با حکم دادگاه علنی در سال 2004 از اتهام مشارکت در بمبگذاری تبرئه شد و
پس از آزادی علیه قاضی گالیانو اعلام جرم نمود.
ماریو باریو Mario Barreiro (متهم)
موضوع اتهام یا شهادت : افسر پلیس که با حکم قاضی گالیانو از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴ به مدت ۸ سال در بازداشت به سر برد.
نتیجه تحقیقات بعدی : وی با حکم دادگاه علنی شماره ۳ در سال ۲۰۰۴ از اتهام مشارکت در بمب گذاری تبرئه شد.
آنستاسیولئال Anastasio Leal (متهم )
موضوع اتهام یا شهادت : افسر پلیس که با حکم قاضی گالیانو از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴ به مدت ۸ سال در بازداشت به سر برد.
نتیجه تحقیقات بعدی : وی با حکم دادگاه علنی شماره ۳ در سال ۲۰۰۴ از اتهام مشارکت در بمب گذاری تبرئه شد.
رائول اپیارا Raúl Ibarra ( شاهد)
موضوع اتهام یا شهادت : افسر پلیس که با حکم قاضی گالیانو از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴ به مدت ۸ سال در بازداشت به سر برد.
نتیجه تحقیقات بعدی : وی با حکم دادگاه علنی شماره ۳ در سال ۲۰۰۴ از اتهام مشارکت در بمب گذاری تبرئه شد.
خانم نیکلاس رومرو (شاهد)
موضوع اتهام یا شهادت : مدعی دیدن راننده انتحاری قبل از انجام عملیات
شده است.
نتیجه تحقیقات بعدی : وی با دیدن تصویر شهید ابراهیم بررو مبارز حزب
الله لبنان، گفت شباهت کمی بین عکس و شخصی را که دیده وجود دارد و او اطمینان ندارد.
آدریان سالبوچی، تحلیگر سیاسی و نویسنده آرژانتینی در مارس سال 2008 در مقالهای با عنوان "جنگ در خاورمیانه: شمارش معکوس" اذعان میکند که قوه قضاییه آرژانتین طبق میل و فشار دولت بوش و سازمانهای لابی قدرتمند صهیونیست کار میکند که اتهام را به سمت ایران نشانه گرفتهاند.
شاهد این گفته هم این امر است که با گذشت بیش از 19 سال از بمبگذاری مرکز یهودیان آرژانتین هنوز هیچ مدرکی دال بر نقش ایران در این حادثه منتشر نشده است.
بر اساس این مقاله که به زبان اسپانیایی به چاپ رسیده است، بازپرسان آرژانتینی این پرونده، "آلبرتو نیسمان" Alberto Nisman و "مارسلو مارتینز بورگس" Martinez Burgos در مانوری غیرمسئولانه مقامات جمهوری اسلامی ایران را متهم به دست داشتن در حادثه تروریستی آمیا در سال 1994 کردهاند.
در اول ماه نوامبر سال حادثه، "اسراییل سینگر" Israel Singer، خاخام صهیونیستی و رییس شورای سیاسی کنگره یهودیان جهان در تماسی با رییسجمهور آرژانتین، درباره مسائل پیرامون حادثه، صحبتهای محرمانهای کرد. بنابر این گزارش، خاخام اسراییلی به رییسجمهور گفته است، نظر آلبرتو نیسمان درباره متهم کردن ایران بسیار مناسب بوده که باید در این مورد به دولت آرژانتین تبریک گفت.
در ادامه این مقاله آمده است که دولت آرژانتین تحت فشار شدید مرکز آمیا و پروپاگاندای رسانههای غربی علیه ایران بوده و لابیهای صهیونیستی رییس جمهور آرژانتین را برای کمپین انتخاباتی سال 2007 تحت فشار قرار داده بودند.
مقامات ارشد آمریکایی: هیچ مدرکی دال بر نقش ایران وجود ندارد
به گزارش پایگاه آمریکایی The Nation در سال 2008، جیمز چیک James Cheek، سفیر وقت آمریکا در آرژانتین، ضمن رد هرگونه ادعای نقش ایران در بمبگذاری آمیا در این زمینه میگوید " تا آنجایی که من میدانم، هیچ مدرکی مبنی بر نقش ایران در این حادثه وجود ندارد. بازپرسها به هیچ نتیجهای در این رابطه نرسیدهاند.
رون گودارد Ron Goddard، رییس هیئت تحقیق آمریکا در بوینسآیرس نیز صحبتهای چیک را تایید کرد. بنا به گفته این مقام ارشد آمریکایی گروه تحقیق، هیج مدرکی مبنی بر رابطه ایران با بمبگذاری آمیا وجود ندارد. به اعتقاد گودارد: همه ادعاها علیه ایران بیپایه و اساس است.
جیمز برنازانی James Bernazzani، رییس مرکز امور حزبالله در افبیآی، در سال 1997 برای جمعآوری تیمی از متخصصان به منظور بررسی حادثه آمیا انتخاب شد. وی در مصاحبهای در سال 2006 صراحتا اذعان میکند که در تحقیقات آرژانتین از حادثه آمیا هیچ مدرکی واقعی مبنی بر نقش ایران یا حزبالله پیدا نشده است.
بنا بر این گزارش، از تنها سرنخهایی که نشان دهد ایران در این حادثه نقش داشته است، یک نوار ویدئویی بود که نشان میدهد "سید محسن ربانی"، رایزن فرهنگی پیشین سفارت جمهوری اسلامی ایران در آرژانتین در حال خرید یک دستگان ون سفید رنگ، چند ماه قبل از انفجار است. در خلاصه مجوز دستگیری ربانی و ایرانیهای دیگر در 2006 آمده است: "اسناد قطعی" وجود دارد که ثابت میکند ربانی با دلالان خودرو دیدار داشته و به دنبال ونی بوده است که در روز بمبگذاری از آن استفاده شد. در واقع، گزارش اطلاعاتی ربانی 10 روز بعد از انفجار به قاضی گالیونو ارائه شد که نشان میدهد روزی که ربانی به دنبال خرید خودروی ون بود به اول ماه می سال 1993 باز میگردد، درست 15 ماه قبل از بمبگذاری و مدتها قبل از اینکه بازپرسان آرژانتینی ادعا کردند که ایران قصد ایجاد انفجار در آمیا را داشت.
پس از پیدا نکردن مدارک کافی، گروه تحقیقاتی آرژانتین به مکالمات تلفنی رجوع میکند تا دوباره بهانهای برای متهم کردن ایران پیدا کنند. تحلیلگران سازمان اطلاعات آرژانتین ( SIDE)، ادعا کردند که یک سری مکالمات تلفنی بین تاریخ 1 و 18 جولای سال 1994 با یک تلفن همراه در مرز برزیل انجام شده است. ماموران اطلاعاتی آرژانتین برحسب حدس و گمان ادعا کردند که حتما طرف مقابل، از افراد گروه عملیاتی بمبگذاری بوده و تماسها توسط تلفن همراه ربانی صورت گرفته است. برنازانی رییس گروه افبیآی در آرژانتین که از این ادعا شوکه شده اذعان میکند: این تحلیل بسیار ضعیف است، زیرا با استفاده از این نوع تحلیل و تفسیرها میتوانید من را به بنلادن ربط دهید. وی در ادامه صراحتا اذعان میکند که تحقیقات گروههای آرژانتینی تنها بر پایه حدس و گمان بوده و نه وی و نه هیچ کدام از مقامات واشنگتن مدارک علیه ایران را جدی نگرفتهاند.
شهادت دروغ خارجنشینان ضد انقلاب
کوییزلینگ ایران کیست؟
در سال 2000، یک ضد انقلاب خارجنشین به نام "ابوالقاسم مصباحی" به میدان آورده شد. این فرد ضد انقلاب در شهادت دروغین خود ادعا کرده بود که تصمیم بمبگذاری آمیا در جلساتی با حضور مقامات ارشد ایران در 14 آگوست سال 1993 گرفته شده بود. مصباحی با شهادتهای دروغ علیه کشور خود به کوییزلینگ ایران معروف شده است.ویدکان کوئیزلینگ vidkun quisling یک تبعه نروژی بود که در جنگ جهانی دوم همکاریهای بسیاری با آلمان نازی انجام داد تا آنها بتوانند کشورش را به اشغال در بیاورند. امید واهی او این بود که پس از تسلط نازیها به کشورش بتواند در نروژ اشغال شده به نان و نوایی برسد .
ابوالقاسم مصباحی در سال 1996 از طریق مرز پاکستان از ایران بخاطر مشکلات مالی شرکتش فرار کرد. از آن زمان او به اتهام جعل و کلاهبرداری توسط پلیس بین الملل تحت تعقیب است. وی در پاریس با ابولحسن بنیصدر آشنا شد. بنیصدر او را به نیروهای امنیتی آلمان معرفی نمود. مصباحی خود را به عنوان نیروی جدا شده از دولت ایران معرفی کرد و باعث شد دادگاه آلمان در 21 مارس 1997 مقامات ایرانی به دست داشتن در عملیات تروریستی معروف به رستوران میکونوس متهم نماید.
مصباح از روی بیپولی حاضر است علیه کشورش شهادت بدهداما دروغ بودن گفتههای مصباحی خیلی زود برملا شد. به گفته برنازامی، مقامات اطلاعاتی آمریکا اعتقاد داشتند مصباحی آنقدر بیپول و فقیر شده بود که حاضر بود در هر موردی که موضوع ایران مطرح باشد شهادت علیه این کشور دهد.
بمبگذار واقعی آمیا کیست؟!
برنازانی عقیده دارد که در سال 2003، یک مورد جدی علیه ایران پیدا شد و آن شناسایی فرد بمبگذار انتحاری به نام "ابراهیم حسین برو" Ibrahim Hussein Berro، شبهنظامی حزبالله لبنان بوده است که به گفته رادیو لبنان در جنگ جنوب لبنان با اسراییل در سپتامبر سال 1984 کشته شده است.
بنا بر این گزارش، واقعیت ماجرا از این قرار است که نام برو به اطلاعات آرژانتین و سازمان جاسوسی آمریکا CIA از طریق یک خبرچین لبنانی در سال 2001 منتقل شده بود. این خبرچین ادعا کرده است که او با یکی از رانندههای رهبران حزبالله به نام ابوحسنیاسین دوست بوده است. اما یکی از موارد مشکوک این است که سازمانهای اطلاعاتی هرگز نام خبرچین را فاش نمیکنند.
دادگاه شهادت Patricio Pfinnen، مقام مسئول تحقیقات انفجار آمیا در سال 2003 برگزار شد اما وی در ژانویه 2002 از کار برکنار شد. پاتریسیو در این دادگاه شهادت داد، وقتی وی و همکارانش از خبرچین سوالات بیشتری پرسیدند، اطلاعات متناقض بوده و به احتمال زیاد خبرچین دروغ گفته است. وی صراحتا اذعان میکند که فرضیههای برو کاملا بیاساس بودند زیرا منابع لبنانی یا وجود نداشتند یا اینکه مطمئن نبودند. مسئول تحقیقات پرونده در نهایت اذعان میکند: من ادعاهای مطرح شده درباره حسینبرو را قبول ندارم.
در مارس سال 2003، روزنامه صهیونیستی هاآرتص ادعا کرد که موساد نه تنها برو را به عنوان بمبگذار شناسایی کرده بلکه پرینتی از تلفن خداحافظی برو از لبنان قبل از بمبگذاری در اختیار دارد که در این تلفن او به والدینش میگوید که قصد دارد به برادرش که در یک عملیات انتحاری در لبنان کشته شد بپیوندد. اما بنا بر گزارش وقتی که در سال 2006، احکام صادر شدند، مشخص شد که هیج مدرکی مبنی بر موضوع ذکر شده وجود نداشته است.
در نوامبر سال 2005، دو بازپرس ویژه پرونده یعنی بورگس و نیسمان اعلام کردند که شخصی به نام Romero، حسینبرو را در تصاویر قبل از بمبگذاری شناسایی کرده است. رومرو شاهدعینی حادثه، بعدا گفته است که مطمئن نیست شخص مضنون برو بوده است یا خیر.
احکام صادره علیه ایران تحت فشار آمریکا صورت گرفتند
میگوئل برونفمان Miguel Bronfman، وکیل اصلی پرونده و قاضی کورال Rodolfo Canicoba Corral، که بعدا مجوز دستگیری مقامات ایرانی را صادر کرد، در سال 2007 به بیبیسی اعلام کردند که " فشارهای واشنگتن در تصمیم آنها مبنی بر مجوز صدور دستگیری مقامات ایرانی نقش بسزایی داشته است. کورال در صحبتهای خود اذعان میکند هیچ شکی وجود ندارد که مقامات آرژانتینی مجبور شدند برای فشار بر ایران و منزوی کردن این کشور چنین احکامی را صادر کنند.
نقش رژیم صهیونیستی در انفجار آمیا
به گزارش راشاتودی، در سالهای 1992 تا 1994 حوادثی درون رژیم صهیونیستی رخ داد که در نهایت منجر به حمله تروریستی در سفارت این رژیم در آرژانتین و انفجار مرکز یهودیان بوینسآیرس شد. در این زمان، ژنرال اسحاق رابین، به نخستوزیری رژیم صهیونیستی رسید. وی شخصی تقریبا میانهرو بود و با افراطیهای صهیونیست به مخالفت پرداخت که در نهایت نیز توسط یکی از شهرکنشینهای صهیونیست افراطی ترور شد. راشاتودی، انفجار مرکز یهودیان آرژانتین در بوینسآیرس و حمله به سفارتخاه این رژیم را نتیجه اختلافات درونی صهیونیستها میداند.
بنابر این گزارش، اسحاق رابین سعی در بهبود روابط اسراییل، فلسطین و کشورهای منطقه داشت، بهطوری که وی از اولین کسانی بود که طرح توقف شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی مطرح کرد، با سوریه و اردن در مورد بلندیهای جولان به توافق رسید و اجازه داد "یاسر عرفات" پس از 27 سال تبعید به فلسطین اشغالی بازگردد.
اصلاحات سیاسی رابین با مخالفت شدید حزب افراطی راستگرای رژیم صهیونیستی مواجه شد. به گفته کارشناس پایگاه روسی راشاتودی، در آن زمان، رهبران یهودی آمیا در بوینسآیرس نیز از پروسه صلح رابین حمایت میکردند که بنا به همین دلیل، بسیاری در آرژانتین اعتقاد دارند انفجار آمیا هشداری از طرف مخالفین به رابین بود تا او را مجبور سازند که سیاست صلح با فلسطینیها را کنار بگذارد.
اما رابین متوجه این پیام نشد و در
نوامبر سال 1995، تنها یک سال پس از حادثه تروریستی آمیا، نخستوزیر رژیم
صهیونیستی در خیابانهای تلآویو به ضرب گلوله یک نئونازی افراطی صهیونیستی به نام یگال امیر Ygal Amir، دانشجوی صهیونیستی و عضو جنبش شهرکسازی صهیونیستی و مرتبط با سازمان امنیت
داخلی رژیم صهیونیستی که رابین با آن مشکلات زیادی داشت کشته شد.
بسیاری دیگر از کارشناسان آرژانتینی نیز عقیده دارند انفجار آمیا توسط عوامل رژیم صهیونیستی رخ داده است. برای مثال، نوربرتو سرسول، Norberto Ceresole، فعال سیاسی، نویسنده و مشاور دولت آرژانتین درباره انفجار سفارت اسراییل در آرژانتین در سال 1992 عقیده دارد که عوامل سازمان امنیت رژیم صهیونیستی، "شینبت" Shin Beth سفارت این رژیم را منفجر کردهاند. به عقیده وی، ماموران امنیتی اسراییل کنترل کامل خیابان را در دست داشته و میزان خسارت هم نشان میدهد که بمب تنها در داخل سفارت باید منفجر شده باشد. همچنین شینبت اجازه هیچگونه تحقیقات مستقل در این زمینه را نداده و تنها موساد میتوانست به محل دسترسی داشته است.
وی همچنین اعتقاد دارد بمبگذاری آمیا نیز به دست موساد انجام شده است. او از طریق شواهد بسیاری نشان میدهد که بمب باید داخل ساختمان کار گذاشته میشد تا ساختمانی هفت طبقه را به تلی از خاک تبدیل کند.
به گزارش گلوبال ریسرچ، اسراییل ادعا میکند، بمبهای درون خودرو، مرکز یهودیان آرژانتین را منفجر کرد، اما بر اساس تحقیقات انجام گرفته، هیچ بمبی در داخل خودروها پیدا نشد.