پایگاه مقاومت و انجمن اسلامی شهدای پارس خزر

اجتماعی،فرهنگی،سیاسی،اقتصادی

پایگاه مقاومت و انجمن اسلامی شهدای پارس خزر

اجتماعی،فرهنگی،سیاسی،اقتصادی

چه کسی از بحران‌سازی در عراق سود می‌برد؟


چه کسی از بحران‌سازی در عراق سود می‌برد؟
 
چه کسی از بحران‌سازی در عراق سود می‌برد؟

 


عراق در کنار چالش‌های سیاسی و امنیتی با مسئله چالش‌های اجتماعی و برپایی تجمعات قابل تأمل در برخی مناطق مواجه است، هرچند خواست‌ها برای اصلاح امور و تحقق مطالبات از حقوق اصلی مردم می‌باشد اما ورود بعثی‌ها، سلفی‌ها، برخی جریان‌های مجهول‌الهویه و ایفای نقش برخی کشورهای عربی در کنار ترکیه و صهیونیست‌ها در هدایت این ناآرامی‌ها ابهاماتی را در قبال تحولات عراق ایجاد کرده است. حال این سؤال مطرح است که استمرار این روند به نفع چه فرد یا گروهی خواهد بود. آیا سلفی‌ها و بعثی‌ها پیروزند؟ آیا جریان‌هایی مانند العراقیه پیروز است؟ آیا اکراد موفق می‌شوند؟ آیا کشورهای عربی و ترکیه موفق خواهند شد؟ هرچند هر کدام از این گروه‌ها دستاوردهایی را خواهند داشت اما روند تحولات نشان می‌دهد دو بازیگر بیشترین بهره‌برداری را از این شرایط خواهند داشت. آن دو بازیگر رژیم صهیونیستی و امریکا می‌باشند چراکه مجموع تحولات کنونی عراق به یک سمت می‌رود و آن سرنگونی دولت عراق به نخست‌وزیری مالکی و ایجاد فضای بحرانی در ساختار سیاسی این کشور است. با سرنگونی دولت عراق عملا امریکا و صهیونیست‌ها چند هدف را اجرایی می‌سازند. نخست سرنگونی دولتی که تاکنون در برابر خواسته‌های آنها ایستاده و تحقق تشکیل دولتی دست‌نشانده در حالی که آنها ادعا خواهند کرد دولتی شیعه را سرنگون ساخته‌اند که در اجرای خواسته‌های مردمی ناتوان بوده است. هدف آنها آن است تا با این حربه اختلاف‌افکنی میان شیعه و سنی را در منطقه ترویج نمایند، به عبارتی آنها برآنند تا درگیری قومیتی و مذهبی را در سراسر منطقه اجرا سازند. دوم آنکه صهیونیست‌ها و امریکایی‌ها برآنند تا طرح تجزیه عراق را اجرا سازند. حال با ایجاد سه کشور یا ایجاد نظام فدرالی با محوریت اهل سنت، اکراد و شیعیان. این پروژه از سال ۲۰۰۷ مطرح بوده است و حال برای تحقق آن گام برداشته می‌شود. این امر را در مواضع برخی جریان‌های عراقی و نیز مراکز برگزاری تظاهرات ضددولتی می‌توان مشاهده کرد.
سوم آنکه امریکایی‌ها برآنند تا از شرایط موجود برای توجیه بازگشت به عراق بهره‌برداری کنند. آنها چنان وانمود می‌کنند که عراق نمودی از ناتوانی ملت‌های عربی برای اداره کشورشان بدون حضور امریکاست بنابراین نیروهای امریکایی باید در منطقه حضور داشته باشند و دولت این کشور نیز باید در اداره امور کشورها دخالت نماید. نکته اساسی آنکه ورود امریکا به عراق و منطقه برابر با ورود صهیونیست‌ها خواهد بود که جز غارت عراق و منطقه نتیجه‌ای به همراه نخواهد داشت.
چهارم آنکه صهیونیست‌ها و امریکا شکست دولت عراق را برابر با شکست برای جبهه مقاومت به ویژه ایران و سوریه دانسته و برای تحقق آن به هر ابزاری چنگ می‌زنند. به عبارتی دیگر آنها برآنند تا از تحولات سوریه برای ضربه زدن به مقاومت منطقه بهره‌برداری کنند که نتیجه آن نیز جز سلطه صهیونیست‌ها و امریکا بر منطقه نخواهد بود. این امر به ویژه برای امریکا جهت اعمال فشار بر ایران و سوریه و حتی حزب‌الله لبنان دارای اهمیت است.
پنجم آنکه امریکا و صهیونیست‌ها پذیرنده هیچ قدرتی در منطقه نبوده و برای نابودی تمام کشورها تقلا می‌کنند. هرچند برخی کشورهای عربی و ترکیه بر این گمانند که با تحولات عراق به موفقیت دست خواهند یافت اما حقیقت امر آن است که امریکا و صهیونیست‌ها به دنبال تضعیف تمام کشورهای منطقه هستند و در این راه حتی به ترکیه و دوستان عرب خود نیز رحم نخواهند کرد. سناریوی عراق از یکسو محلی برای تضعیف این کشورهاست و از سوی دیگر احتمال اجرای طرحی مشابه عراق و سوریه در هر کدام از این کشورها وجود دارد که از سوی امریکا و صهیونیست‌ها اجرا می‌شود.
در جمع‌بندی کلی از آنچه ذکر شد می‌توان گفت تحولات عراق در شرایط کنونی یک پیروز خواهد داشت و آن صهیونیست‌ها و امریکا می‌باشند در حالی که در نهایت نه تنها عراق بلکه تمام کشورهای منطقه در این معادله بازنده خواهند بود و این هشداری مهم است که عدم توجه به آن هزینه‌های بسیاری برای عراق و کل منطقه به همراه دارد چنانکه عدم توجه به حقایق جاری در سوریه و توطئه‌های دشمنان در قبال آن، سراسر منطقه را تحت‌الشعاع قرار داده است. حال این سناریو در قبال عراق در حال تکرار شدن است که عدم مقابله با آن به تشدید بحران در منطقه و تحقق بیشتر اهداف سلطه‌طلبانه امریکا و صهیونیست‌ها منجر خواهد شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد